تعریف اختلال شخصیت خودشیفته

اختلال شخصیت خودشیفته یک نوع اختلال روانی است که در آن فرد احساس بزرگی و خودبرتر بینی دارد و به طور مداوم نیازمند تحسین و توجه دیگران است. این افراد معمولاً از درک احساسات و نیازهای دیگران ناتوان هستند و اغلب در روابط اجتماعی خود مشکلاتی را تجربه می‌کنند. خودشیفته‌ها تمایل دارند که خود را بالاتر از دیگران بدانند و توقع دارند که دیگران نیز همین دیدگاه را نسبت به آن‌ها داشته باشند.

 

بیماری نارسیسم یا اختلال نارسیسم؟ کدام صحیح است؟

اصطلاح صحیح برای توصیف این بیماری اختلال شخصیت خودشیفتگی (NPD) یا اختلال نارسیسم است، نه بیماری نارسیسم.

استفاده از اصطلاح «بیماری نارسیسم» یا «بیماری خودشیفتگی» به‌جای واژه «اختلال» ممکن‌است این مفهوم را نشان‌دهد که خودشیفتگی یک وضعیت عمومی است که می‌تواند هر کسی را تحت‌تاثیر قرار‌دهد، نه یک اختلال شخصیت خاص که نیاز به تشخیص حرفه‌ای دارد.

طرحواره خودشیفتگی

طرحواره خودشیفتگی یک چارچوب شناختی یا الگوی تفکر است که مشخصه افراد مبتلا به اختلال شخصیت نارسیسم است. این طرحواره شامل برآورد بیش‌ازحد توانایی‌ها و اهمیت خود، عدم همدلی نسبت‌به دیگران و تمایل‌به جستجوی تحسین و توجه است.

 

علل بروز اختلال شخصیت خودشیفته

علل بروز اختلال شخصیت خودشیفته می‌تواند ترکیبی از عوامل ژنتیکی، بیولوژیکی و محیطی باشد:

الف. عوامل ژنتیکی:

مطالعات نشان داده‌اند که عوامل ژنتیکی می‌توانند در بروز این اختلال نقش داشته باشند. اگر یکی از والدین یا نزدیکان فرد مبتلا به این اختلال باشد، احتمال ابتلای فرد به این اختلال افزایش می‌یابد.

 

ب. عوامل بیولوژیکی:

تغییرات در ساختار و عملکرد مغز نیز می‌تواند در بروز اختلال شخصیت خودشیفته نقش داشته باشد. این تغییرات ممکن است بر نحوه پردازش احساسات و واکنش‌های فرد تاثیر بگذارد.

 

ج. عوامل محیطی:

تجربیات دوران کودکی، مانند تربیت والدین، روابط خانوادگی و تجربیات اجتماعی نیز می‌تواند در توسعه این اختلال موثر باشد. تربیت بیش از حد حمایت‌گرانه یا برعکس، عدم توجه کافی به نیازهای عاطفی کودک می‌تواند زمینه‌ساز بروز این اختلال باشد.

 

علائم و نشانه های اختلال شخصیت خود شیفته

احساس خودبزرگ بینی اغراق آمیز

خود بزرگ‌بینی ویژگی بارز خودشیفتگی است. این احساس  فراتر از یک سطحی‌نگری و خودپسندی ساده بوده و نوعی احساس خودبرتر بینی غیرواقع بینانه است. افراد خود شیفته معتقدند که منحصر به فرد یا خاص هستند و فقط افراد خاصی مثل خودشان می‌توانند آن‌ها را درک کنند. علاوه بر این، آن‌ها خود را برتر از آن می‌دانند که چیزهای متوسط یا معمولی لیاقت‌شان را داشته باشند. این اشخاص فقط می‌خواهند با افراد، مکان‌ها و چیزهای با رده بالا معاشرت و ارتباط داشته باشند.

افراد خود شیفته همچنین معتقدند که از همه بهتر هستند و انتظار دارند به رسمیت شناخته شوند و دیگران به آن‌ها احترام بگذارند (حتی زمانی که برای بدست آوردن این رسمیت و احترام کار خاصی نکرده باشند). آن‌ها غالباً درباره دستاوردها و استعدادهای‌شان دروغ می‌گویند و اغراق می‌کنند و هنگامی که در مورد کار یا روابط‌شان صحبت می‌کنند تنها چیزی که می‌شنوید این است که آن‌ها چقدر به دیگران کمک می‌کنند، چقدر عالی هستند و افراد زندگی آن‌ها چقدر خوش شانس‌اند که آن‌ها را دارند. این افراد ستاره‌های بی‌چون و چرای زمین‌اند حال آن‌که  بقیه در بهترین حالت بازیکنان خرده پا هستند.

زندگی در دنیایی خیالی که توهمات اغراق آمیز را پشتیبانی می کند

از آنجا که دنیای واقعی از دیدگاه اغراق‌آمیز افراد خود شیفته نسبت به خودشان پشتیبانی نمی‌کند، آن‌ها در یک دنیای فانتزی زندگی می‌کنند که با تحریف، خودفریبی و تفکرات خیالی همراه است. این افراد همواره با تصورات ستایش‌آمیزی از موفقیت نامحدود، قدرت، درخشش، جذابیت و عشق ایده‌آل که باعث می‌شود احساس خاص بودن و کنترل داشته باشند زندگی می‌کنند. این تخیلات آن‌ها را در برابر احساس پوچی و شرم درونی‌شان محافظت می‌کند، بنابراین حقایق و عقاید متناقض با خود را نادیده گرفته یا غیرمنطقی می‌دانند. هر چیزی که حباب فانتزی مذکور را به ترکیدن تهدید کند با واکنش دفاعی شدید و حتی خشمگینانه این افراد مواجه می‌شود، بنابراین اطرافیان شخص خود شیفته یاد می‌گیرند در مورد این اعتقادات و توهمات او محتاطانه رفتار کنند.

نیاز مداوم به ستایش و تحسین

احساس برتری یک فرد خودشیفته مانند بادکنکی است که اگر تقدیر و تحسین مداوم نباشد به تدریج بادش خالی می‌شود. تعریف‌های متداول و گاه گاه کافی نیست، افراد خودشیفته برای منیت خود به غذای مداوم احتیاج دارند، بنابراین خود را با افرادی احاطه می‌کنند که مایل به گردن نهادن به تأیید همیشگی آن‌ها هستند. روابط این افراد بسیار یک طرفه است و همیشه حول شخص خودشیفته می‌گردد و نه برعکس و چنانچه توجه و ستایش مداوم از سوی طرف مقابل قطع شود یا کاهش یابد، فرد خودشیفته با آن به عنوان خیانت رفتار می‌کند.

 

احساس حقانیت در شخصیت خود شیفته

از آنجا که افراد خود شیفته خود را خاص می‌دانند انتظار دارند که دیگران همواره با آن‌ها برخورد مطلوبی داشته باشند. آن‌ها واقعاً معتقدند که هرچه می‌خواهند باید به دست آورند. این افراد همچنین انتظار دارند که اطرافیان‌شان به طور خودکار هر خواسته و هوا و هوس آن‌ها  را برآورده کنند. این تنها معیار ارزش‌گذاری آن‌هاست. اگر همه نیازهای آن‌ها را پیش‌بینی و برآورده نکنید برای‌شان ارزشی نخواهید داشت و اگر جرات دارید که از خواسته‌ی آن‌ها سرپیچی کنید یا خدایی ناکرده چیزی از آن‌ها بخواهید، باید خود را برای پرخاشگری، خشم یا رفتار سرد آن‌ها آماده کنید.

 

سوءاستفاده از دیگران بدون احساس شرم یا گناه

افراده خود شیفته هرگز توانایی همذات‌پنداری با احساسات دیگران را ندارند (نمی‌توانند خود را جای دیگران بگذارند). به عبارت دیگر، آن‌ها همدلی ندارند. از بسیاری جهات، آن‌ها افراد زندگی خود را مانند اشیاء می‌بینند (که وجودشان تنها برای تأمین نیازهای آن‌هاست). در نتیجه، این اشخاص حتی ذره‌ای برای استفاده از دیگران جهت رسیدن به اهداف خود تردید نمی‌کنند. با اینکه این بهره‌برداری از دیگران با سوءنیت صورت می‌گیرد اما اغلب به راحتی فراموش می‌شود. افراد خودشیفته به این نمی‌اندیشند که چگونه رفتار آن‌ها بر دیگران تأثیر می‌گذارد و اگر به این موضوع اشاره کنید، آن‌ها واقعاً آن را درک نخواهند کرد. تنها چیزی که آن‌ها می‌فهمند نیازهای خودشان است.

مرتباً دیگران را تحقیر، ارعاب یا تحقیر می کند

اشخاص خودشیفته هر وقت با کسی روبرو می‌شوند که به نظر می‌رسد دارای ویژگی‌هایی است که خودشان ندارند (به ویژه اعتماد به نفس و محبوبیت) احساس خطر می‌کنند. آن‌ها همچنین به شدت نسبت به افرادی که به آن‌ها احترام نمی‌گذارند یا به هر طریقی آن‌ها را به چالش می‌کشند احساس خطر می‌کنند. مکانیسم دفاعی آن‌ها تحقیر است و بنابراین تنها راه آن‌ها برای خنثی کردن تهدید و جلوگیری از فرو ریختن حایل قدرتشان، تخریب چنین افرادی است. آن‌ها ممکن است این کار را به صورت امر و نهی و نصیحت و یا با نادیده گرفتن انجام دهند، با این هدف که نشان دهند شخص مقابل برای‌شان بی‌ارزش است. آن‌ها حتی ممکن است با توهین، برچسب زدن، زورگویی و تهدید به شخص مقابلشان حمله کنند تا او را به کرنش وادار کنند.

فریب دنیای خیالی آنها را نخورید

خودشیفتگان می‌توانند بسیار کاریزماتیک و جذاب باشند. آن‌ها در ایجاد یک تصویر خیالی و پر رنگ و لعاب از خود که ما را به سمت‌شان می‌کشد خبره هستند. ما اغلب مجذوب اعتماد به نفس ظاهری و رویاهای بلندپروازانه‌ی آن‌ها می‌شویم (هرچه عزت نفس ما کمتر باشد جذابیت آن‌ها بیشتر خواهد بود). اسیر شدن در سراب چنین افرادی بسیار آسان است، چرا که آن‌ها اشتیاق ما به احساس مهم‌تر بودن و سر زنده‌تر بودن را برآورده می‌کنند، غافل از اینکه اینها تنها خیالی است که برای ما هزینه‌ی گزافی در بر خواهد داشت.

 

تاثیرات اختلال شخصیت خودشیفته بر روابط اجتماعی

اختلال شخصیت خودشیفته می‌تواند تاثیرات منفی زیادی بر روابط اجتماعی فرد داشته باشد:

الف. مشکلات در روابط دوستانه:

این افراد معمولاً قادر به ایجاد و حفظ روابط دوستانه سالم نیستند و ممکن است دوستان خود را به دلیل خودمحوری و نیاز به توجه زیاد از دست بدهند.

ب. مشکلات در روابط زناشویی:

در روابط زناشویی نیز، این افراد ممکن است دچار مشکلاتی شوند. نیاز مداوم به توجه و تحسین و ناتوانی در همدلی با همسر می‌تواند باعث ایجاد تنش و تعارض در روابط زناشویی شود.

ج. مشکلات در محیط کار:

در محیط کار نیز، افراد خودشیفته ممکن است با مشکلاتی مواجه شوند. تمایل به کنترل و توجه زیاد و ناتوانی در همکاری با دیگران می‌تواند باعث ایجاد تعارضات و مشکلات کاری شود.

 

راهکارهای درمانی برای اختلال شخصیت خودشیفته

درمان اختلال شخصیت خودشیفته می‌تواند چالش‌برانگیز باشد، اما با کمک راهکارهای درمانی مناسب می‌توان به بهبود وضعیت فرد کمک کرد:

الف. روان‌درمانی:

روان‌درمانی می‌تواند به فرد کمک کند تا الگوهای رفتاری و فکری نادرست خود را شناسایی و تغییر دهد. درمان شناختی-رفتاری یکی از موثرترین روش‌های درمانی برای این اختلال است.

ب. مشاوره خانوادگی:

مشاوره خانواده می‌تواند به بهبود روابط خانوادگی و کاهش تنش‌ها و تعارضات کمک کند.

ج. دارو درمانی:

در برخی موارد، استفاده از داروهای ضدافسردگی یا ضداضطراب می‌تواند به بهبود وضعیت فرد کمک کند.

 

نقش مشاوره و حمایت اجتماعی

مشاوره و حمایت اجتماعی می‌تواند نقش مهمی در بهبود وضعیت افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته داشته باشد:

الف. مشاوره روانشناسی:

مشاوره روانشناسی می‌تواند به فرد کمک کند تا مشکلات خود را شناسایی و راهکارهای مناسبی برای حل آن‌ها پیدا کند.

ب. گروه‌های حمایتی:

شرکت در گروه‌های حمایتی می‌تواند به فرد کمک کند تا با دیگران در شرایط مشابه ارتباط برقرار کند و از تجربیات و حمایت‌های آن‌ها بهره‌مند شود.

ج. حمایت خانواده و دوستان:

حمایت خانواده و دوستان نیز می‌تواند به بهبود وضعیت فرد کمک کند. ایجاد یک محیط حمایتی و محبت‌آمیز می‌تواند تاثیرات مثبتی بر روند درمان داشته باشد.

 

جمع‌بندی

اختلال شخصیت خودشیفته یک اختلال روانی پیچیده است که می‌تواند تاثیرات منفی زیادی بر روابط اجتماعی، شغلی و زندگی فردی داشته باشد. شناخت و درک صحیح این اختلال و استفاده از راهکارهای درمانی مناسب می‌تواند به بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلا و اطرافیان آن‌ها کمک کند. مشاوره روانشناسی، گروه‌های حمایتی و حمایت خانواده و دوستان نقش مهمی در این روند دارند.

 

سوالات متداول

۱. اختلال شخصیت خودشیفته چیست؟

اختلال شخصیت خودشیفته یک نوع اختلال روانی است که با احساس بی‌نهایت خودبزرگ‌بینی، نیاز شدید به تحسین و توجه دیگران و کمبود همدلی نسبت به دیگران مشخص می‌شود.

۲. علل بروز اختلال شخصیت خودشیفته چیست؟

علل بروز این اختلال می‌تواند ترکیبی از عوامل ژنتیکی، بیولوژیکی و محیطی باشد.

۳. چگونه می‌توان اختلال شخصیت خودشیفته را درمان کرد؟

درمان شامل روان‌درمانی، مشاوره خانوادگی و در برخی موارد دارو درمانی است.

like--v1

2