سیستمهای داخلی خانواده یا IFS نوعی درمان است که معتقد است همه ما از چندین بخش یا زیر شخصیت تشکیل شدهایم. این روش از انواع خانواده درمانی ساختاری، استراتژیک نشأت میگیرد. بنیانگذار این روش درمانی، دکتر ریچارد شوارت، ذهن را به عنوان یک خانواده داخلی در نظر گرفت و تکنیکهایی را که معمولاً در خانوادهها استفاده میکرد، برای افراد شروع کرد. مفهوم زیربنایی این نظریه این است که همه ما چندین قسمت را در درون خود زندگی میکنیم که نقشهای سالم و ناسالم را ایفا میکند.
با این حال، رویدادهای زندگی یا آسیبها میتوانند ما را از آن نقشهای سالم به سمت نقشهای افراطی وادار کنند. خبر خوب این است که این نقشهای داخلی ثابت نیستند و میتوانند با گذشت زمان و کار تغییر کنند. هدف از درمان سیستمهای داخلی خانواده این است که خود را بیابید و همه این قسمتها را با هم جمع کنید .
در این مقاله خانم سوسن نصیرزاده کارشناس ارشد مشاور خانواده به این سوال که روش درمانی سیستم های داخلی خانواده (IFS) چیست، پاسخ میدهد. اگر شما هم قصد دارید با شیوه درمانی IFS آشنا بشید، توصیه میکنیم این مقاله را تا انتها بخوانید.
مدل IFS بر پایه ی پنج فرضیه ی اصلی قرار دارد
- ذهن انسان به تعداد ناشناختهای از بخشهای مستقل تقسیم میشود.
- هر انسان یک ضمیر شخصی دارد و این ضمیر باید بخش فرمانده برای هماهنگی خانوادهی درونی باشد.
- بخشهایی که شامل رفتارهای سالم هستند برای فرد مفید میباشند. هیچ چیزی به نام بخش بد وجود ندارد. درمان با هدف کمک به بخشها برای شناخت نقشهای سالم آن هاست.
- رشد شخصیت فرد منجر به رشد خانوادهی درونی میشود. ارتباطات بین بخشها پیچیدهتر شده و به نظریهی سیستمها اجازه میدهد روی سیستم درونی اعمال گردد. سازماندهی دوبارهی سیستم درونی میتواند منجر به تغییرات سریع در نقشهای هر بخش گردد.
- تنظیمات ایجاد شده در سیستم درونی میتواند باعث تغییراتی در سیستم بیرونی گردد و برعکس. از این رو هردو سیستمهای درونی و بیرونی نیاز است در کنار هم و به طور مساوی ارزیابی گردند
اهداف کلی این درمان
- برای دستیابی به تعادل و هارمونی درون سیستم درونی
- برای تمایز قائل شدن و بالا بردن خود به طوری که بتواند رهبر موثری در سیستم باشد
- زمانی که خود در رهبری است، بخشها ورودی برای خود تامین خواهند کرد اما به رهبری احترام گذاشته و تصمیم گیری خود را سرعت میبخشد.
- همهی بخشها وجود خواهند داشت و استعدادهای خود را که تمایلات غیر افراطی را منعکس میسازند، در اختیار خواهند گذاشت.
بخش ها
- زیرشخصیتها ابعادی از شخصیت ما هستند که بصورت درونی در سکانسها و استایلهایی بصورت درونی در تعامل هستند و مشابه روشهایی هستند که مردم با همدیگر تعامل میکنند.
- بخشها ممکن است به طرق مختلفی تجربه شوند- افکار، احساسات، عواطف، تصاویر و غیره.
- تمام بخشها چیزی مثبت برای فرد میخواهند و از استراتژیهای مختلفی برای بدست آوردن تاثیربخشی درون سیستم درونی بهره خواهند گرفت.
- بخشها یک سیستم پیچیدهای از تعاملات را میان خود بسط خواهند داد. به محضی که بخشها خواستار تاثیر درون سیستم درونی باشند، تضادها رشد میکنند.
- هرچند تجارب بخشها را تحت تاثیر قرار میدهند، با این حال، بخشها توسط تجارب ایجاد نمیشوند. آنها همیشه در حال تجربه کردن هستند چه به عنوان تجربه بالقوه و یا در واقع.
- بخشهایی که افراطی عمل میکنند، وظایفی را به عهده دارند. – انرژیهایی که در طبیعت عملکرد آن بخش ذاتی نیستند و به طبیعت هیچ بخشی تعلق ندارند. مانند باورها، احساسات و یا فانتزیهای افراطی. میتوان به بخشها کمک کرد تا دیگر وظیفهای سنگین حمل نکنند و به تعادل طبیعی خود برگردند.
- بخشهایی که اعتماد خود را به رهبری خود از دست دادهاند، با خود ترکیب شده و یا از خود فراتر میروند.
سه نوع بخش مختلف برای مدل سیستم درون خانوادگی یا IFS وجود دارد
در حالی که ممکن است قسمتهای نامحدودی در درون شما وجود داشته باشد، اما سه نوع اصلی وجود دارد: آتشنشانان، مدیران و تبعیدیان.
- مدیران مسئول نگهداری از سطح عملکرد هوشیاری در زندگی روزانه هستند و این کار را با محافظت از آن مقابل هرگونه احساسات، تبادلات و تجربیات ناخواستهای که نتیجهی محرکهای بیرونی است انجام میدهند.
- تبعیدیها اغلب مرکز درد و تجربیات بد هستند و میتوانند در نتیجهی تجربیات دوران کودکی باشند. مدیران و آتش نشانها این بخشها را تبعید کرده و مانع از رسیدن آنها به سطح هوشیاری میشوند، در نتیجه عملکرد درست و حفاظت از آنها انجام خواهد شد.
- آتشنشانها زمانی که بخش تبعیدی از نظارت خارج میشود به عنوان یک عامل حواس پرتی برای ذهن عمل خواهند کرد. آنها علاوه بر حفاظت از هشیاری در مقابل دردهای آزاد شده از تبعیدیها، باعث میشوند فرد بتواند رفتاری ناگهانی از خود نشان داده و او را به سمت رفتارهایی میبرند که افراطی، اعتیادآور و اغلب ناهنجار هستند. آتشنشانها شاید توجه را به سمت نقاط دیگری مانند رابطهی جنسی، غذا، کار، الکل یا مواد پرت میکنند.
مدیران و آتشنشانها نقش محافظان را دارند در حالی که تبعیدیها بخشهایی هستند که حفاظت میشوند.
درک خود در IFS
در درمان مبتنی بر IFS، خود بیانگر محملی برای هشیاری است و آنچه هر فرد در هستهی آن قرار دارد.
خود نشان دهندهی بسیاری از کیفیتهای مثبت مانند پذیرش، اعتماد به نفس، آرامش، درایت، همدلی، ارتباط، مدیریت و رهبری و دورنما است.
برخلاف بخشهای قابل رویت، خود هیچ وقت دیده نمیشود. آن شاهد “من” در دنیای درونی است- این جنبه از فرد مشاهده را انجام میدهد.
هدف مدل IFS تمایز قائل شدن بین خود و دیگر بخشهایی (مدیران، آتشنشانها و تبعیدیها) است که دنیای درونی هر فردی را شکل میدهند.
هدف اولیهی این مدل صلب مسئولیت یا بازسازی بخشهای افراطی و یا ناخواسته و اعمال یک سیستم درونی هماهنگ، سالم و مورد اعتماد است که توسط خود هدایت و سرپرستی میشود.
زمانی در یکی از حالات خود، مردم در درمان خواهند دانست که به هر بخشی به منظور ارتقای هماهنگی سیستم درونی چه بگویند.
مدل درمانی IFS و درمانگران آن سعی میکنند به مردم کمک کنند تا به حالتی از خود برسند که بتوانند برای خانوادههای درونی خود مشاور باشند.
این هماهنگی افزایش یافتهی درونی اغلب منجر به افکار مثبت و رفتارهای مثبت در زندگی بیرونی هر فرد میشوند.
مواردی که با IFS درمان می شوند
IFS برای درمان مشکلات متعدد در سلامت روان و مشکلات روان شناختی استفاده میشود. این درمان را میتوان برای خانواده، زوج یا یک شخص تنها انجام داد. این درمان نشان داده شده است که برای بهبود کلی سلامت روانی و عاطفی موثر است و به عنوان راهی برای بهبود علائمی مانند فوبیا، حملات پانیک، اضطراب فراگیر، افسردگی و برخی دردهای فیزیکی خاص شناخته شده است.
مواردی که با درمان IFS حل می شوند عبارتند از
- فوبیاها
- اضطراب
- افسردگی
- وسواس عملی
- اختلال دوقطبی
- وابستگی به مواد
- مشکلات مرتبط با تصویر بدنی
- مشکلات روحی بعد از سانحه
- خشونت جنسی، فیزیکی یا عاطفی
مزایای درمان سیستم های داخلی خانواده
در مطالعهای روی زنان دارای سن افسردگی متوسط تا شدید، محققان دریافتند که درمان سیستمهای داخلی خانواده مزایای زیر را برای شرکت کنندگان دارد:
- این امر از طریق رهبری خود در دستیابی به تعادل داخلی به آنها قدرت میدهد
- شفقت به خود را ترویج میکند
- علائم افسردگی را به عنوان یک عارضه عادی در برابر عوامل استرسزا یا ضربه تلقی میکند
- درک بهتری از خود ارائه میدهد
- خود را برای مشکلات عاطفی در آینده آماده میکند
- تصورات غلط رایج در مورد درمان برطرف شد
در جلسه ی درمانی سیستم درون خانوادگی یا IFS چه اتفاقی می افتد؟
یک جلسهی درمانی IFS میتواند به شکل همان گفتار درمانی سنتی باشد. اما درمانگر روی بخش درونی فرد که تحت تاثیر چیزی قرار گرفته است، تمرکز کرده و به او کمک میکند به بخشهای مختلف از “خود” ارتباط برقرار کند. برای مثال شاید از کسی که اعتیاد به الکل را تجربه کرده است بخواهد کمی ریلکس باشد. چند نفس عمیق بکشد و سعی کند آن بخش درونی که میخواهد نوشیدن الکل را ادامه دهد حس نماید. این بخش را میتوان با حس بدن، یک تصویر بصری یا آگاهی درونی از وجود این بخشها شناسایی کرد.
وقتی فرد در حال درمان روی محیط درونی خود تمرکز دارد، درمانگر از او میپرسد در مورد هر بخش چه حسی را تجربه میکند. بیمار ممکن است چیزهایی مانند احساس خجالت، عصبانیت، ترس و حتی نفرت را بیان کند. درمانگر اغلب بعد نیاز دارد بفهمد چه علتی در پس کارهای این بخش است. او به آرامی در طول درمان بیمار را تشویق میکند تا ندای هرگونه ترس، نفرت، خجالت یا هرچیز دیگری در این بخش را کم کند. بتواند ارتباط بهتری بین آن با بخشهای دیگر ایجاد نماید.
شاید این بخش کارهایی خود را به نوعی نشان دهد که به فرد کمک کند تا با مشکلات دشواری که تجربه میکند برخورد نماید. در این نقطه درمانگر فرد بیمار را راهنمایی میکند تا از بخش درونی خود بپرسد آیا اگر مکانیسم تطابقی موثر دیگری برای استفاده داشته باشد این کار را کنار خواهد گذاشت؟ بخش درونی شدیدا شک دارد که روشهای دیگر بتوانند به تطابق با شرایط کمک کند اما بازهم میخواهد آنها را امتحان کند زیرا چیزی را از دست نمیدهد. با کسب اجازه، درمانگر اغلب به بیمار کمک میکند با راههایی سالم و سازنده با مشکلات خود برخورد کند.
1