هیجان چگونه ایجاد می‌شود؟

برای اینکه یک هیجان ایجاد شود اول مغز باید هر آنچه بدن در حال انجام آن است را بیان کند. یعنی پیام‌هایی مبنی بر افزایش ضربان قلب، پر و خالی شدن ریه‌ها ،ترشح اسید معده، ترشح هورمون‌ها، فعالیت سیستم ایمنی و... را ایجاد کند.

این موارد موجب بوجود آمدن احساسات زیر بنایی  خوشایند و ناخوشایند از آرامش تا دلشوره درون ما می‌شوند.  

از آنجا که مغز در محفظه تاریک جمجمه اطلاعات لازم مثل تصاویر، مزه‌ها، بوها، صداها و... را فقط از طریق حواس دریافت می‌‌‌‌‌کند و باید معنی آنها را حدس بزند تا به زنده ماندن و سرحال بودن ما کمک کند. بنابراین خاطرات حافظه فعال می‌شوند. چون مغز نیاز دارد تا بداند این حالت‌‌ها در موقعیت‌های مشابه چه معنایی داشته و بر این اساس تصمیم می‌گیرد الان چه پیامی بدهد. این فرآیند برای درک دنیای درونی هم صادق است.

هیجان چیست؟ و چه کمکی می‌کند؟

 

هیجان  به معنی واکنش‌های عاطفی به موقعیت‌های مختلف می‌باشدکه شامل مولفه شناختی ، مولفه بدنی و مولفه رفتاری است. هیجانات پیام‌های مهمی را برای حفظ بقا با خود به همراه دارند. مثلا ترس این پیام را ‌می‌دهد که تهدیدی در محیط وجود دارد. یا غم در پی از دست دادن چیزی عزیز برای پیوندجویی کمک می‌کند. یا خشم کمک می‌کند ما حد و مرزهایی برای جلوگیری از تضییع حقوقمان مشخص  کنیم.

راهبردهای تنظیم هیجان چیست؟ مهارت‌های تنظیم هیجان چگونه کمک می‌کنند؟

 

محققین و نظریه پردازان عدم توانایی در تنظیم هیجانات را در احساس اضطراب، افسردگی و درماندگی بیشتر موثر می‌دانند. و موفقیت در تنظیم هیجانی را مرتبط با سلامت روان بالاتر و ارتباطات موثرتر و عملکرد بهتر کاری و تحصیلی پیش بینی می‌کنند. همچنین  مشکل در تنظیم شناختی هیجان را عاملی کلیدی در وجود اختلالاتی همچون شخصیت مرزی، افسردگی عمده، دوقطبی، اضطراب فراگیر، اختلال خوردن، سوء مصرف الکل و مصرف موادمخدر می‌دانند.

تنظیم هیجان به طور کلی شامل ایجاد تغییر آگاهانه یا ناآگاهانه افکار و رفتارها با افزایش هیجانات مثبت و یا کاهش هیجانات منفی می‌باشد. البته تنظیم هیجان مساوی با کنترل هیجان نیست بلکه کنترل بخشی از تنظیم هیجان است که گاهی می‌تواند اثر منفی نیز بر سلامت روان داشته باشد. شناخت وآگاهی از هیجاناتی که تجربه می‌کنیم و تمرکز بر علائم بدنی و پذیرش آنچه درونمان می‌گذرد بر تنظیم هیجان موثر است.

راهبردهای تنظیم هیجان به شکل ناسالم

به نظر می‌رسد برخی راهبردها در کوتاه مدت حال ما را خوب می‌کند و از درد و رنج ما می‌کاهد اما در طولانی مدت چه بسا هیجانات سرکوب شده با شدت بیشتر بروز کرده و تنظیم آنها دشوارتر شود. این مورد شامل روش‌هایی مثل استفاده از الکل مواد مخدر، نشخوار فکری، انواع خودزنی، اجتناب، خرید درمانی و ... می‌شود.

راهبردهای تنظیم هیجان به شکل سالم

1-خودآگاهی و تمرکز و تامل بر آنچه در بدنمان در حال رخ دادن است و توجه بر افکاری که از ذهنمان می‌گذرد.

2-دوری از خودسرزنشی و پذیرش هیجانات بدون واکنش منفی به وجود آنها درون خود

3-ذهن آگاهی( در رابطه با افرادی که نشخوار فکری دارند باید با احتیاط و کمک درمانگر انجام شود) .

4-کمک گرفتن ازحافظه هیجانی( به خاطر سپاری و تداعی کردن کلمات مثبت)

5-توجه هیجانی بر مسائل مثبت

6-پردازش مجدد موضوع به شکل مثبت( مثلا شکست خود را پله‌ای برای موفقیت آینده دیدن) یا بازارزیابی منفی( حداقل دیگر مجبور نیستم هر روز این مسیر طولانی را تا شهر دیگر بروم) .

7-گسست از خود و دیدن خود از بیرون (اگر یکی از عزیزانتان در این شرایط بود به او چه می‌گفتید یا برایش چه کاری می‌کردید؟)

8-غرق شدن در لحظه اکنون(ایستادن روی لحظه حال زمانی که احساسات مثبتی داریم و لمس احساسات مثبت آن با تمام وجود) .

9-به اشتراک گذاشتن لحظات خوب خود با دیگران

10-قدردانی کردن از کوچکترین چیزهایی که هنوز وجود دارند

11-باور به قابلیتها و پیشرفت و رشد در آینده

12-عمل کردن به شیوه‌ای معکوس در برابر هیجانی که تجربه می‌کنیم.

13-استفاده کوتا مدت از حواس‌پرتی تا زمانی که بتوانیم کمک تخصصی بگیریم.

بروز چه مواردی تنظیم هیجان را برای افراد دشوار می‌کند؟

برای اینکه بتوانیم هیجانات خود را تنظیم کنیم اول باید بدانیم داریم چه چیزی را تجربه می‌کنیم. این یادگیری به کودکی ما مربوط است. مثلا در کودکی زمانی که ما به دلیل دیر برآورده شدن نیازمان عصبانی شدیم و مرا‌‌‌‌‌قبین ما این حالت را انعکاس داده و برای ما توصیف کردند "آها تو خیلی عصبانی هستی". ما این کلمه را به عنوان نمادی برای این احساس و هیجان خود به خاطر می‌‌‌‌سپار‌‌یم و واکنش مناسب را نیز همانگونه که آموخته‌ایم به یاد میاوریم.

حال اگر مراقبین کودک هماهنگی عاطفی(ATTUNMENT) با کودک خود نداشته باشند و نتوانند احساسات کودک را درک و آنچه او تجربه می‌کند را با کلمات برایش توصیف کنند، باعث می‌شوند کودک از تجربه هیجاناتش صرف نظر کند چون تصور می‌کند اطلاعات مهمی در اختیار او نمی‌گذارند و یا شاید داشتن این احساسات معتبر نیست و اگر چنین هیجاناتی داشته باشد مورد پذیرش و دوست داشتنی نمی‌باشد. بنابراین از تجربه آنچه درنشان می‌گذرد اجتناب نموده و شروع به معناسازی در سطح شناخت(فکر) خواهند کرد.

همچنین تروماها (آسیب‌های شدید روانی) باعث می‌شوند فرد به دلیل دردناک بودن هیجانات مرتبط با موضوع یا موارد مشابه از تجربه هیجانات و احساساتی که در بدنش تجربه می‌کند اجتناب نماید و در واقع خودش را خاموش کند.

در چنین حالت‌هایی ممکن است فرد نتواند روابط عمیق و طولانی مدت داشته باشند چون ممکن است عجیب، کسل کننده یا بی احساس به نظر بیایند.

تنظیم هیجان در کودکان و نوجوانان

برای اینکه کودکان و در ادامه نوجوانان بتوانند هیجانات خود را به حد مناسبی تنظیم نمایند اول باید برچسب‌هایی برای احساساتی که تجربه می‌کنند داشته باشند. برای این موضوع نیاز است آموزش کافی در مورد احساسات خود ببینند و هیجانات آنها پذیرفته شود. مثلا زمانی که کودک گریه کرده یا قشقرق  یا لجبازی می‌کند نترسید، عصبانی نشوید و درمانده نشوید بلکه با او صحبت کنید و برایش توصیف کنید چه چیزی را تجربه می‌کند. بهتر است با فیلم و انیمیشن و بازی و رقص و آواز و ساختن کاردستی حالات چهره‌ای و بدنی و نیاز هر هیجان را به کودک بیاموزید و از او بخواهید هیجانات شخصیت‌های مختلف را حدس بزند و بگوید او در این شرایط چطور می‌تواند حالش را بهتر کند.

در دوره نوجوانی اغلب هیجانات سختی مثل شرم و حقارت وجود دارد که به شدت نیاز به تایید و پذیرفته شدن و احساس ارزشمندی دارند. در این سن مهم‌ترین موضوع ایجاد رابطه خوب با نوجوان و درک شرایط او می‌باشد. می‌توانید در زمان‌هایی که حال او خوب است با کمک یکدیگر لیستی از چیزهایی که در شرایط متشنج می‌تواند برای بهبود حال او کمک کند تهیه کنید و به دیوار اتاقش نصب کنید. مثلا در زمان عصبانیت توجه به تنفس و علائم فیزیکی مثل ضربان قلب و گرفتگی عضلات و داغ شدن صورت و ... و انجام تنفس عمیق و شمردن تا عدد بیست یا شل و سفت کردن عضلات تا 3بار و یا فریاد زدن در حالی که بالشی جلوی دهانش است و ... و مرور افکار و تمایل به عملی که در لحظه دارد و ارزیابی مجدد آنها، یا پیدا کردن دایره حمایتی زمانی که از چیزی می‌ترسد و بیان احساسات و نگرانی‌هایش و ...

گاهی برخی کودکان هیجاناتشان را شدیدتر از همسالان خود تجربه می‌کنند. برای کمک به آنها باید پذیرش خود را بالا ببرید و شرایط آنها را درک کنید. با آغوش باز آنها را در شرایط سخت هیجانی بپذیرید و تحمل کنید تا آنها احساس امنیت کنند.

یادتان باشد بخاطر داشتن هیجانات سخت و دردناک فرزند خود را سرزنش نکنید و به آنها نگویید اینها نشانه ضعیف بودن است. چرا که این هیجانات نشانه انسان بودن و سلامت روان است. برای کمک به خود و کودکان و نوجوانان در زمان‌هایی که که در تنظیم هیجانات و احساسات سخت خود مشکل دارید از یک روانشناس کمک بگیرید.

در برخی موارد وجود یک حیوان خانگی نیز می‌تواند به آرامش و سلامت روان ما کمک کند که باید شرایط لازم را داشته باشیم. برای اطلاعات بیشتر می‌توانید کلمه حیوان خانگی را لمس کنید تا مطالب آموزشی مورد نیاز خود را ببینید.

 

سوالات متداول

 

تنظیم هیجان چیست؟

 به معنی واکنش‌های عاطفی به موقعیت‌های مختلف که شامل مولفه شناختی ، مولفه بدنی و مولفه رفتاری است. هیجانات پیام‌های مهمی را برای حفظ بقا با خود به همراه دارند.

استراتژی‌های تنظیم هیجان چیست؟

راهبردهای سالم و ناسالم متفاوتی برای تنظیم هیجان استفاده می‌شود که در مقاله می‌توانید مطالعه کنید

بروز چه مواردی تنظیم هیجان را برای افراد دشوارتر می‌کند؟

موثرترین روش‌های تنظیم هیجان چیست؟

برای اینکه بتوانیم هیجانات خود را تنظیم کنیم اول باید بدانیم داریم چه چیزی را تجربه می‌کنیم. این یادگیری به کودکی ما مربوط است. اما همواره می‌توانیم آنها را بیاموزیم.

like--v1

9