خشونت در کودکان و نوجوانان شامل طیف وسیعی از رفتارها، از جمله تهدید، قلدری، آسیب رساندن به حیوانات، پرخاشگری نسبت به دیگران، عصبانیتهای انفجاری و گاهی استفاده از ابزار خشونت است. کودکانی که چنین الگوی رفتاری را از خود نشان میدهند، اغلب دارای یک بیماری روانپزشکی به نام اختلال رفتاری تشخیص داده میشوند.
همه ما مشاهده کردهایم که بسیاری از کودکان و نوجوانان گاهی با دیگران درگیری فیزیکی دارند. اما اکثر آنان به این رفتار خشونت آمیز ادامه نمیدهند. با این حال، کودکانی که قبل از بلوغ شخصیتشان همراه با رفتارهای خشونت آمیز میشود، ممکن است در معرض خطر بیشتری برای ارتکاب جرم باشند. آنچه که لازم است بررسی دلایل مختلف در ایجاد این رفتارها و حل آنهاست. بنابراین در ادامه خانم یاسمن جعفری روانشناس کودک و مشاور خانواده به بررسی علل خشونت در کودکان و نوجوانان میپردازد.
تعریف خشم چیست؟
نوع بروز خشم در همه انسانها یکسان نیست و میتواند به صورتهای مختلفی نمایان گردد. به طوری که در برخی افراد واکنشی جنون آمیز و در برخی دیگر بسیار جزئی است. همچنین خشمگین شدن در انسان آثار فیزیولوژیکی به همراه دارد که عبارتاند از افزایش ضربان قلب، فشارخون و میزان ترشح هورمونها در واقع مثلا دو برادری را در نظر بگیرید که اول به هم ناسزا میگویند و بعد بین انها بحث و جدل شکل میگیرد و بعد همدیگر را هل میدهند و کتک میزنند والدین باید حتما قبل از شروع دعوا و شدت یافتن آن مداخله و بین دو برادر میانجیگری کنند.
عامل پرخاشگری در کودکان چیست؟
یکی از اصلیترین دلایل خشونت در کودکان ترس جسمی است.
وقتی فرزندتان احساس تهدید یا فشار میکند، مسلم است که به کتک زدن رو میآورد. اما عصبانی بودن کودک دلایل دیگری نیز دارد:
- جو متشنج خانوادگی (اختلاف والدین، دعوا بین خواهر و برادر، مهاجرت و نقل مکان)
- اختلالات یادگیری
- مشکلات عصبی
- اختلالات رفتاری (برای مثال، بیش فعالی- نقص توجه)
- ترومای عاطفی (خشونت خانگی یا آزار جنسی)
- تماس با برنامههای خشن تلویزیونی
آیا پرخاشگری در کودکان نشانه بیش فعالی است؟
بیش فعالی از اختلالاتی است که زندگی کودک را تا حد زیادی مختل میکند.
هر چند خشونت و پرخاشگری از رفتارهای رایج در کودکان بیش فعال است، اما این اختلال با نشانههای دیگری نیز همراه است.
- بیتوجهی
- ناتوانی در صبر کردن برای حرف زدن یا نوبت
- بیقراری
- برانگیختگی
- نداشتن مهارتهای ارتباط اجتماعی
- لجبازی
- و گم کردن اشیا
از نشانههای این اختلال است.
در صورتی که پرخاشگری در فرزندتان با این علائم همراه است، باید هر چه سریع تر با مشاور کودک صحبت کنید.
بنابراین همان طور که میبیند پرخاشگری کودک لزوما نشانه وجود یک اختلال در او نیست.
علل ایجاد خشم در نوجوانان
علل ایجاد خشم در نوجوانان میتواند جنبههای متفاوتی داشته باشد. ویژگیهای جسمانی، عاطفی و شناختی از این دست علتها هستند که نقشهای مختلفی را در زمینه خشم در سنین نوجوانانی و دوران بلوغ ایفا میکنند.
ایجاد تغییرات و تجربه کردن حالات و ویژگیهای متفاوت و اساسی در این دوران، در بروز خشم در نوجوانان از اهمیت زیادی برخوردار است.
تغییرات جسمانی: وجود حالات سردرگمی و کرختی، بروز ویژگیهای اولیه جنسی، تغییرات هورمونی، دردهای عضلانی و غیره همگی از عوامل بروز خشم و پرخاشگری در نوجوانها بهشمار میآیند.
تغییرات شناختی: کنکاش نوجوان برای هویتیابی خود، تمایل به داشتن قدرت و استقلال، توانایی در استدلال کردن و رشد نحوهی تفکر، مسئولیتپذیری و توجه به مفهوم خود همگی میتوانند آغازگر بحران دورهی نوجوانی باشند و خشم و هیجانات شدید را سبب شوند.
تغییرات اجتماعی: نوجوانان در این دوران تمایل بیشتری به عضویت در گروههای مختلف همسالان و همینطور کسب تجربه دارند. آنها خواهان موقعیت اجتماعی و قدرت برای خود هستند و اگر در راه رسیدن به این موارد با مانع روبهرو شوند خشم خود را بروز خواهند داد.
تغییرات عاطفی: هر نوجوان با توجه به ویژگیهای شخصیتی مخصوص به خود، تغییرات عاطفی مختلفی را هم تجربه میکند. در برخی از آنها کمرویی، تمایل به انزوا و دوری از جمع، خجالت و شیوههای غلط در ابراز احساسات مشاهده میشود. در برخی دیگر هم تمایل شدید به در جمع بودن، رویاپردازی و هیجانات شدید بهوجود میآید. حساس بودن و زودرنجی از صفات مشترک اغلب نوجوانها است که طبعاً ابراز خشم را هم تسهیل میکند.
چه زمانی نوجوان در فرایند خشم نیاز به تغییرات رفتاری دارد؟
در صورتی که موارد زیر برای نوجوان اتفاق بیفتد، باید به دنبال یک فرد متخصص در زمینه بهداشت روان باشیم تا بتوانیم از مسیر درست و آگاهانه، فرایند بهبودی را در فرزند خود جستجو و دنبال کنیم:
- اگر عصبانیت و خشم در نوجوان منجر به پرخاشگری کلامی و جسمی شود.
- اگر به خود یا دیگران آسیب جسمی برساند.
- اگر در ارتباط با خانواده و همسالان، خلق و خوی همراه با خشونت شدید و رفتار نامناسب داشته باشد.
روانشناس متخصص در امور روانی نوجوان میتواند با ارزیابیهای بالینی ریشه خشم را مشخص کرده و اختلالات موجود را مورد بررسی و درمان قرار دهد. همچنین، میتواند به نوجوان کمک کند تا دست به تغییرات رفتاری خود بزند تا با کاستن از محرکهای قابل کنترل، میزان خشم خود را نیز کاهش دهد و رفتارهای مناسبتری را جایگزین کند.
راه های کنترل خشم کودک و نوجوان توسط والدین
- به حرفهای فرزندتان خوب گوش دهید: این مطمئنا بهترین راه خواهد بود به حرفها، شکایات و ناراحتیهای آنها توجه نشان دهید اگر اعتراضات او منطقی است ببینید میتوانید شرایط را به نحوی تغییر دهید که با نوجوانتان کنار بیایید و به توافق برسید.
- بیش از حد بر خطاها و رفتارهای اشتباه فرزندتان تمرکز نکنید: به جای آن بیشتر بر موفقیتها، پیشرفتها و کارها و رفتارهای خوبش توجه نشان دهید از تنبیهات لفظی مثل داد و فریاذ و تحقیر کردن و دشنام دادن، ایراد، انتقاد و مقایسه کردن اجتناب کنید و از دادن پاداش و جایزه در روش تربیتیتان غافل نشوید.
- بدون برنامه فرزندتان را تنبیه نکنید: عدالت و منصف بودن برای نوجوانان بسیار مهم است پس منتظر نمانید که بعد از اینکه خطا و اشتباهی از آنها سرزد تنبیهشان کنید در این صورت به آنها ظلم بزرگی کردهاید لطفا قبل از بروز خطا آنها را از عواقب کارهایشان مطلع کرده و قانون گذاری کنید
- با فرزندتان جنگ قدرت راه نیندازید: تا جایی که برایتان امکان دارد از نبرد قدرت و بحث و جدل پرهیز کنید چون با این کارها فقط خشم و عصبانیت نوجوانتان را بیشتر خواهید کرد و یا خودتان در نهایت تسلیم خواهید شد گاهی اوقات به جای اینکه سعی کنید برنده میدان باشید و فرزندتان را مجبور کنید که به حرفهای شما گوش کند شاید بهتر باشد که بگذارید او عواقب حرف نشنوی و کارهای خودش را ببیند.
- الگوی مناسبی برای فرزندتان باشید: فرزندان ما تا حد زیادی از روشهایی که ما برای حل مسائل و مشکلاتمان استفاده میکنیم الگو میگیرند. اگر من والد با داد و فریاد زدن، پرت کردن اشیاء، کتک زدن و تنبیه بدنی خشم خود را تخلیه کنم مطمئنا فرزند هم یاد خواهد گرفت و همانگونه رفتار میکند. اینکه از فرزندتان بخواهید به حرفهایتان گوش دهد ولی رفتارهایتان را نبیند روش درستی برای تربیت و فرزندپروری نیست. قبل از تغییر فرزندتان بهتر است که اول خود و رفتارتان را تغییر دهید.
- با چه کسی حرف اول را میزند: کودکان که از ابتدا به والدینشان حکمرانی کردهاند و حرف اول را میزنند نمیتوانند در دوران نوجوانی به راحتی اقتدارشان را در خانواده از دست بدهند. وقتی والدین این دسته از بچهها سعی دارند تا در دوران نوجوانی بیشتر آنها را کنترل کنند و نمیگذارند تا به خواستههایشان برسند اینجاست که ناراحتی، خشم، عصبانیت و جنگ قدرت میان والدین و فرزندان شکل میگیرد.
- محیط امن و ارامی برای فرزندتان به وجود اورید: خشونت و پرخاشگری برخی از نوجوانان ریشه در تغییرات محیط زندگیشان مثل طلاق و جدایی والدین، ازدواج مجدد آنها و یا فوت یکی از آنها دارد.
پدر و مادر هردو باید متوجه تغییرات باشند و محیط ارامی را برای فرزندشان به وجود اورند و در مورد این تغییرات و مسائل حتما با فرزندشان بحث و گفتوگو کنند و از آنها بخواهند تا احساساتشان را بروز دهند.
- نگذارید رفتار فرزندتات غیر قابل کنترل شود: وقتی نوجوانی رفتارهای خشونت امیز نشان میدهد و پرخاشگری میکند دیگر نمیتوان به راحتی او را کنترل کرد به جای اینکه منتظر بروز اینگونه رفتارها بمانید علاج واقعه را قبل از وقوع بکنید و از همان مراحل ابتدایی جلوی آن را بگیرید تا پیشرفت نکند.
رفتارهای خشونت امیز گام به گام پیش میروند و شدت میگیرند.
نتیجهگیری
فرایند حرکت کودکان ما به سمت دوران نوجوانی و بزرگسالی یک تحول بزرگ و تاثیرگذار است. در این دوران، خانواده و مدرسه نقشهای مهم و عمیقی را به عهده دارند. داشتن آگاهی و دانش در برخورد با بحرانهای کودکی و نوجوانی میتواند این مسیر را برای خود کودک، نوجوان و خانوادهها آسانتر کند و از آسیبهای اغلب جبرانناپذیر جلوگیری کند. همراهی افرادی مانند روانشناسان در این دوران طوفانی (کودکی، نوجوانی و بلوغ) میتواند همانند نوری در تاریکی خانوادهها، کودکان نوجوانان را در جهت درست و اثربخشتری هدایت کند.
10